چشمه ي پيري است

در انتهاي راه كوير
بايد گذشت از اين راه ؟
اين مرد راه
صبوري و تسليم
جاري ست
در رگش
بر هوتيان كلافه ي تنهايي
بايد ز راه مانده ، گذشتن
بايد كه سرافراز به چشمه رسيدن
اين چشمه در انتظار عبث نيست


X