«فروغ فرخ‌زاد» فقط يك‌بار، از سر تفنن شايد، شعري را به قصد ترانه شدن سرود. ترانه‌ي «در خموشي‌هاي ساحل» كه روي موسيقي «كليف بارمن» و با صداي «محمد نوري» اجرا شد. متن اين شعر در هيچ‌يك از پنج مجموعه اشعار او ديده نمي‌شود:

شب پريشان مي‌خرامد در خموشي‌هاي ساحل

مي‌تپد در سينه‌ام دل… تو مي‌آيي تو مي‌آيي

مي‌تراود عطر بوسه از گل سرخ لبانت

مي‌درخشد ديدگانت… چه زيبايي چه زيبايي

مي‌گشايي پرده راز با نگاهي پر ز تشويش

من به گوشت مي‌سرايم نغمه‌اي از غم خويش

در خموشي‌هاي ساحل اين منم تنهاي تنها

خفته در آغوش رويا… چه رويايي چه رويايي

شب پريشان مي‌خرامد در خموشي‌هاي ساحل

مي‌تپد در سينه‌ام دل… تو مي‌آيي تو مي‌آيي

مي‌تراود عطر بوسه از گل سرخ لبانت

مي‌درخشد ديدگانت… چه زيبايي چه زيبايي


X